گياه شناسان معتقدند كه پوشش گياهي فعلي اين سرزمين نتيجهي نفوذ تدريجي گونههاي گياهي مناطق مجاور به داخل فلات و تغيير آنها به اقتضاي تنوع فراواني است كه ارتفاع جغرافيايي و اختلاف اقليمي ايجاب ميكرده است. جغرافيدانان و گياه شناسان روشهاي مختلفي براي طبقهبندي پوشش گياهي ايران پيشنهاد كردهاند، ولي همهي آنها در يك موضوع وحدت نظر دارند و آن تنوع فراواني است كه با وجود فقر اقليمي در نباتات سرزمين مشاهده ميشود. به عقيدة آنها در ايران بالغ بر 10 هزار نوع گياه وجود دارد كه آن بوم زاد و بقيه مربوط به گياهان قفقاز، آسياي صغير، عربستان، افريقا و هندوستان است. سرزمين ايران را از نظر گروههاي گياهي ميتوان به 6 منطقه تقسيم كرد:
1. منطقة جنگلهاي برگ پهن مرطوب شمالي، كه ميان خط الراسهاي طالش و البرز در بخشهاي مشرف به درياي خزر قرار دارند و بر حسب ارتفاع از سطح دريا تفاوت ميكنند. تا ارتفاع 100 متر باتلاقها و مردابهاي ساحلي قرار دارد كه در آن انواع ني و جگن و نيز گلهايي مانند عروس آبي و زنبق و نيلوفر آبي به حد وفور به چشم ميخورد. پس از آن انواع بلوط، انجيلي، نارون، راش، ممرز و توسكاست كه تا ارتفاع 800 و 1.000 متري همراه با درختان كوچكتر و انواع پيچكها و شمشاد، انار، تمشك، زالزالك و امثال آنها پوشش گياهي اصلي را تشكيل ميدهد. از ارتفاع 1.000 تا 2.500 متر انواع راش سفيد، بلوط و غان را ميتوان گونههاي عمدة پوشش گياهي دانست. روي هم رفته از 4/12 ميليون هكتار جنگل كشور 8/1 ميليون هكتار را جنگلهايي تشكيل ميدهد كه دورادور طوقهي جنوبي درياي خزر تا ارتفاع 2.700 متر را ميپوشاند.
2. منطقة جنگلهاي برگ پهن غربي، كه شامل تمامي جنگلهاي ناحية زاگرس است و در مقايسه با جنگلهاي انبوه مرطوب شمالي نسبتاً كم درخت، تنك و بيشتر شبيه به پارك هستند. در اين منطقهي وسيع كه شامل كردستان، كرمانشاه، لرستان و بختياري است، درختان برگ پهن همراه با بوتههاي كوتاه و نباتات استپي به چشم ميخورد. درختان اين جنگلها در درهها متراكم و در جاهاي ديگر بسيار پراكندهاند، ولي تا ارتفاع دو هزار متري از سطح دريا وجود دارند. انواع عمدة درختان اين جنگلها شامل بلوط، گردو، انجير، گلابي، سيب، بادام و تمشك است كه نوع آنها بر حسب ارتفاع و عرض جغرافيايي تفاوت ميكند.
3. منطقة استپي كوهستاني، كه شامل كوههاي شمال خراسان و آذربايجان است و انبوهيِ گياهان آن بر حسب جنس خاك و مقدار باران سالانه تفاوت ميكند. در اين منطقة وسيع در ارتفاعات بالا چمن يا استپ، و در طوقههاي مياني گونههاي نيمه استپي (گندميان)، و در درههاي پر آب پايين انواع درختهاي ميوهدار ديده ميشود.
4. منطقة خشك رودهاي فلاتي (كوهپايهاي)، كه بخش وسيعي از كشور را در بر ميگيرد.در نيمهي شمالي اين منطقه، نباتات شبيه رستنيهاي آسياي مركزي و قفقاز شرقي است. در مرتفعات شمالي مركز ايران بعضي از رستنيها از انواع بالشتي هستند كه به جاي رشد در هوا براي فرار از تبخير فراوان روي زمين گسترش مييابند. از جملة گونههاي معتبر اين منطقه سرو كوهي يا اُرس، گيلاس، انواع آلو و در طوقههاي پستتر چوبك، اسپرس و گياهان صمغدار و گونههاي مختلف خار، گل گندم و امثال آن است.
5. منطقة خشك رودهاي بياباني، كه شامل تمامي كويرها و ريگ زارها، شنزارها و ماسههاي داخلي با وسعت بسيار است و در تمامي آنها نباتات نمك دوست مانند جغجغه، انواع خار، اسفند، كاروان كش، و در بستر رودهاي مرطوبتر و نواحي بيابانهاي شرقي و جنوبي، انواع قچ، اقاقيا، كنار و كهور ديده ميشود.
6. منطقة جنگلهاي ساحلي جنوبي،كه در حاشيه فلات ايران قرار گرفته است و شباهت بسياري با گياهان جزيرهاي و شبه جزيرهاي جنوب دارند. در شنزارها و شورهزارها و باتلاقهاي جنوبي بوتههاي متعدد از انواع انبه، سه پستان، استبرق، و لور از بندر لنگه تا پاكستان ديده ميشوند كه در كنار آنها گياهان هندي و افريقايي مانند نارگيل، موز، خرزهره، كهور, نيشكر و از همه مهمتر خرما كه اهميت اقتصادي فراوان دارد، ميرويد. در باتلاقهاي بندر خمير، جاسك و چاه بهار درخت حرّا يا تمر كه مهمترين نوع جامعهي گياهي منگرو به شمار ميرود، ديده ميشود. |