نخستين بناهايي كه بيدرنگ پس از فتوحات مسلمانان در محدوده جغرافيايي ايران عصر ساساني بنا شد، مسجدها بودند. در شهر كوفه كه در نزديكي حيره در 17ق/638م به صورت يك اردوگاه نظامي برپا، و سپس به شهري مشهور تبديل شد. نخستين مسجد خارج از سرزمين حجاز به دست معماري ايراني به نام روزبه پسر بزرگمهر همداني برپا شد. طرح مسجد نخست شامل حياطي بود كه در سوي قبله تالاري ستوندار داشت. اين ستونها را از كاخهاي شهر حيره آورده بودند كه پيش از برافتادن ساسانيان زير فرمان آنهابود. در تجديد بنا رواقهايي در 3 سوي ديگر حياط به آن افزودند. دارالامارة اين شهر را نيز بر پايه طرح بناهاي عصر ساساني ساختند. اين بنا داراي حياطي مركزي و 4 ايوان در 4 طرف حياط و حصار خارجي برجدار بود؛ همان طرحي كه در كاخهاي فيروزآباد ، سروستان و كاخ دامغان به كار گرفته شده بود. اين تأثير را در تمامي دوران حكومت بني اميه (41-132ق/661-750م) و در تمامي بناهايي كه به روزگار حكومت آنان در سرزمينهاي زير فرمان آنان ساخته شد- چون قبه الصخره، مسجد الاقصي، جامع دمشق، كاخهاي مشتي، حير عمره و …- چه در طرح و نقشه، چه در آرايههاي بنا ميتوان ديد.
در محدوده جغرافيايي كنوني ايران بناهاي بازمانده از سدههاي نخستين اسلامي بسيار اندكند. گزارشهاي تاريخي از وجود مسجد جامعي به نام «ثور» در قزوين خبر ميدهد كه بايد نامگذاري آن به سبب داشتن سرستونهايي به شكل گاو بوده باشد. همچنانكه در شهر استخر فارس مسجدي همانند آن وجود داشته است كه نشان از ادامه سنتهاي معماري پيش از اسلام ايران دارد. تغيير كاربرد بناهاي پيش از اسلام، از جمله تبديل آتشكدهها به مسجد و كاربرد مصالح بناهاي پيشين در ساختمانها در اين دوره معمول بوده است. اين جنبش تازه در معماري كه براي چند سده به همان شيوه كهن ساساني ادامه يافت، به تدريج به سوي تكامل و تنوع همراه با گرايش به سبك تر شدن بنا و كاهش از حجمهاي ستبر رو آورد.
توسعه هر چه بيشتر راههاي ارتباطي و گسترش روز افزون بازرگاني و رونق اقتصادي و گرد آمدن ثروت در سرزمنيهاي اسلامي سبب ايجاد بناهاي عظيم شد كه از ابزارهاي زندگي مادي و معنوي بهتر در جهان اسلام به شمار ميآمد. به همين سبب، ساختن بناهاي عمومي چون مسجد، مدرسه، كتابخانه، بازار، بيمارستان، پل، كاروانسرا و بناهاي حكومتي چون دارالاماره ، كاخ، قلعه و … به نحوي روز افزون گسترش يافت. تجربههاي گذشته و وجود بناهاي عظيم چون طاق كسري و آتشكدهها و رباطها و قلعههاي عصر ساساني سرمشقهاي آموزندهاي براي سازندگان سدههاي نخستين اسلامي نه تنها در ايران، كه در بسياري از سرزمينهاي دور و نزديك شد.
نخستين بنايي كه ساخت آن را به سده نخستين اسلامي نسبت ميدهند ، مسجد جامع فهرج يزد است. همساني ويژگيهاي ساختاري اين بنا با معماري ساختمانهاي عصر ساساني به درجهاي است كه پژوهشگران آن را در آغاز كوشكي ساساني ميپنداشتند. اما بررسيهاي بعدي نشان داد كه بنا ويژه مسجد ساخته شده است و به نخستين قرن هجري تعلق دارد؛ هر چند كه در سدههاي بعد دگرگونيهايي از جمله افزودن مناره به بنا در آن پديد آوردهاند. ويژگيهاي بنا حتي از تاريخانه دامغان (شناختهترين بناي سدههاي نخستين هجري) به معماري ساساني نزديكتر است.
گزارشهاي تاريخي موجود از بناهاي ساخته شده در آغاز سده 2ق/8م به دست ابومسلم خراساني چون دارالاماره مرو با نقشهاي همانند آتشكدههاي ساساني كه از گنبدي بلند و 4 ايوان و حياطي مركزي تشكيل ميشد، حكايت دارد. او مسجدهايي نيز در دو شهر مرو و نيشابور برپا داشت. افزون بر آنها بناي تاريكخانه دامغان كه هنوز برپاست و در نيمه دوم همين قرن ساخته شد، داراي همه ويژگيهاي يك بناي ساساني است. طاقهاي ضربي با قوسهاي بيضي شكل و پاكارهاي بيرون زده، ستونهاي گرد ستبر به بلندي 5/3 و قطر 2متر و ميانسرايي كه با رواقها و شبستانهاي رو به قبله ساخته شده است. همانندي بسياري با كاخ ساساني دامغان در نزديكي خود دارد.
در دو سده بعد مسجدهاي بزرگي در بخارا، ري، قزوين، اصفهان، شيراز و بسياري از شهرهاي ايران ساخته شد كه از ديدگاه زيبايي و آرايههاي ساختماني در تمامي سرزمينهاي اسلامي كم مانند بود. از جمله بايد از جامع نيشابور نام برد كه به سبب داشتن ستونهاي مرمر و تزئينات گچبري و نقش ونگارهاي زيباي آن با مشهورترين مسجد جهان اسلام، يعني دمشق برابري ميكرد.
افزون بر مساجد، آرامگاهها و بناهاي يادبود در اين دوره ساخته شده كه يكي از زيباترين آنها بناي مشهور به «مقبره اسماعيل ساماني» در بخاراست كه در حقيقت آرامگاه خاندان ساماني بوده است. اين بنا كه در ميان سالهاي 279-331ق/892-943م بر پا شده است، از ديدگاه زيبايي ساختار به ويژه تزئينات آجركاري در شمار زيباترين بناهاي تاريخي ايران محسوب ميشود. عوامل متعددي چون شيوه كاربرد سكنجها در گنبد و ستونهاي 4 گوشه بنا يادآور نه تنها هنر ساساني، بلكه كاخ اشكاني آشور است.
در برابر ظرافت و زيبايي بي مانند آرامگاه سامانيان، برافراشتگي همراه با سترگي گنبد قابوس يا آرامگاه قابوس بن وشمگير زياري با 55 متر بلندي و ساختار ظريف 10 ترك آن بلندترين برج آرامگاهي در ميان نزديك به 50 برج كوچك و بزرگ بر جاي مانده از سدههاي نخستين هجري در سراسر ايران است كه هر يك داراي ويژگيهاي معماري جداگانهاي است. در سدههاي نخستين در ايران مركزي و جنوبي معماري چون ديگر عوامل فرهنگي به اوجي تازه دست يافت. گزارش هاي تاريخي از مسجد زيباي صاحب بن عباد و كتابخانه بزرگ او در اصفهان، كاخ و كتابخانه عظيم عضدالدوله در دو طبقه و 360 اتاق (هر يك با شكل و آرايش ويژه) در شيراز و بيمارستان بزرگ او در فيروز آباد از نمونههاي بارزي است كه از اين اوج خبر ميدهد.
در طول سدههاي 5 و 6 ق/11و 12م شمار زيادي بناهاي سترگ و مهم در سراسر ايران ساخته شده كه بازمانده آنها عظمت معماري ايران اين دو سده را چه از ديدگاه ساختار فني و چه از نظر زيبايي نشان ميدهد. دولت نيرومند سلجوقي كه با كفايت و درايت وزرايي چون عميدالملك كندري، تاج الملك شيرازي و نظامالملك طوسي قدرت نظامي و فرهنگي ايران را از دروازههاي چين تا مديترانه و از ماوراي دريچه خوارزم و دشت قبچاق تا يمن گسترد و روم شرقي و گرجستان و ابخاز را خراج گذار دولت مركزي ايران كرد، يادآور گذشته پر شكوه ايران است. شكوهمندترين بخشهاي مسجد جامع اصفهان كه امروزه در شمار بناهاي طراز اول جهان به شمار ميآيد. از بخشهاي ساخته شده در دو سده ياد شده است. گنبد نظام الملك در جنوب و گنبد تاج الملك در شمال جامع اصفهان از آثار جاويدان هنر معماري ايرانند. نظاميه طوس، هرات، بغداد، و نيشابور كه از آثار اين عصرند، در تاريخ علم جهان اسلام شهرت و جايگاهي ويژه دارند. مسجدهاي جامع لارستان، برسيان، حيدريه قزوين، مقبره سلطان سنجر در مرو، بازمانده رباط مك در خراسان، برجهاي خرقان (در راه قزوين- همدان) و شمار بسياري آثار پر ارزش ديگر در اين دوره برپا شد.
حمله ويرانگر چنگيز خان مغول به كشتاري بزرگ و ويراني شهرها و نابودي آثار فرهنگي عظيمي انجاميد كه شكوفايي هنر سده 6ق و آغاز سده 7ق ايران را يكباره متوقف كرد؛ اما ديري نپاييد كه مغولان متأثر از فرهنگ و هنر ايراني با تلقين ايرانيان فرهيخته، خود مشوق بازسازي ويرانيها و بر پا ساختن شهرها و پديد آوردن آثار هنري شدند. به دستور هلاكو خان مغول در نزديكي شهر خوي كاخي، و در كنار آن معبدي بودايي، و در مراغه رصدخانهاي برپا شد. ايلخانان بودايي كه نخست به مسيحيت گرويدند و سپس به مسلمانان سني و شيعي پرشوري تبديل شدند. به هنر به طور كلي، و به معماري ايراني به به ويژه تمايلي شايسته نشان دادند. به روزگار غازان خان، «شنب غازان» در كنار تبريز با 13 بناي مهم از مسجد، كاخ، مدرسه، بيمارستان، كتابخانه و جز آن برپا شد. همزمان در هر شهر مسجدي بزرگ و در كنار آن گرمابهاي براي تامين هزينه نگهداري مسجد ساختند. آرامگاه خود او نيز با بناي 12 ضلعي برج مانندش در شمار بلند ترين و پر آرايه ترين برج- مقبره ها تا آن عصر بود. نوشتند كه 14 هزار كارگر به مدت 4 سال آن را به پايان بردند.
پس از آن شهر سلطانيه ، به دستور اولجايتو براي پايتختي برگزيده شد. در همين شهر بود كه آرامگاه خود او كه پيرو مذهب تشيع بود، برپا شد. اين بنا نه تنها يكي از شكوهمندترين نمونههاي معماري در جهان اسلام تا آن روزگار به شمار ميآيد، كه سرمشق برخي از بناهاي ساخته شده دورانهاي بعد نيز قرار گرفت. تأثير اين بنا بر بناي نامور و زيبايي چون تاج محل آشكار است. اين تأثير را حتي برخي از پژوهشگران معماري در گنبد «سانتاماريادل فيورة»فلورانس تأييد ميكنند. مسجد جامع عليشاه كه در سدههاي اخير به ارگ عليشاه شهرت يافت، سومين بناي بزرگي بود كه در سدههاي 7ق/13م در آذربايجان ساخته شد. اين مسجد تمام آجري عظيم با شتستاني به درازاي 65 و پهناي 30متر- كه بلندي طاق آن به 45 منر ميرسيد- ساختاري سترگتر از ايوان مداين داشت. بناهاي بسيار ديگر اگر نه عظمت آنچه گفته شد، اما با شيوه و ساختار پيشرفته معماري اين عصر در دو سده 7 8ق/13و14م در سراسر ايران برپا شد. از ميان شمار بسيار آنها ميتوان مسجدهاي جامع ورامين، نطنز، يزد، اشترجان (نزديك اصفهان) كرمان و بناهايي چون هارونيه طوس و شمار بسياري آرامگاه و برج مقبره چون پير بكران، بايزيد بسطامي، امامزاده يحيي(ورامين)، گنبد علويان(همدان)، و گنبد غفاريه(مراغه) را نام برد.
در اين دوره نه تنها تكامل در روشهاي ساختماني پيشرفت بسيار داشت، بلكه مشكلات فني در ايجاد بناهاي عظيم با دانش و ابتكار ايراني حل شد. ساختن گنبدها، طاقها و ايوانهاي بلندتر و تكامل نقشه بناهاي 4 ايواني از دستآوردهاي معماران اين عصر است. همراه با آن گسترش و پيشرفت روشهاي تزيين بنا باآرايههاي چون گچ براي به شيوههاي گوناگون، كاشي معرق، بلفيق كاشي و آجر و در نتيجه پديد آوردن محرابهاي بي همتا در مسجدهاي نو ساخته، يا افزودن اينگونه محرابها به مسجدهاي كهن رونق بسيار يافت.
در پايان سده 8ق/14م با يورشهاي پي در پي تيمور لنگ يك بار ديگر كشتار مردم و ويراني شهرها تكرار شد. تيمور اگرچه در كشتار مردم از مغولان دست كمي نداشت.، اما در ويرانگري به پايه آنان نميرسيد. او با گردآوردن هنرمندان سرزمينهاي گشوده شده در سمرقند رونقي تازه در تمامي شاخههاي هنر ايران پديد آورد و با ساخته شدن بناهاي شكوهمند، عصر زريني آغاز شد. مسجد جامع تيمور با گنبدي پوشيده از مرمر صيقلي و سقفي استوار ب حدود 480 ستون، قصري در سمرقند، كاخي سترگ در كش زادگاه تيموركه ساختمان آن نزديك به 20 سال به درازا كشيد و گورخانه بزرگ و پرشكوهش با گنبدي خيارهاي بر گريوي بلند با پوششي از كاشي معرق كه هنوز پابرجاست. نمونههاي روشني از دستآورد هنر معماران ايراني است. در طول دو سده 8و9ق/14و15م بناهايي كه در سراسر ايران برپا شد، نه تنها از ديدگاه شمار بسيار بود، بلكه از نظر ساختار و شكوه نيز به فرازي تازه رسيد. ثروت انباشته شده در سمرقند و حمايت از گروه بزرگ هنرمنداني كه در آن شهر گرد آمده بودند، (تقويت و پيدايش مركزهاي هنري تازهاي چون هرات، مشهد، تبريز، شيراز و… رادر پي داشت. مسجدهاي بزرگ و شكوهمندي چون بيبي خاتون در سمرقند، گوهرشاد در هرات و مشهد، ميرچخماق در يزد، مدرسههاي شاهرخ، غياثيه، الغ بيگ، و سلطان حسين بايقرا در خراسان، و شاهكارهايي چون بناي درب امام در اصفهان و ممسجد كبود در تبريز ساخته شد. آنها شماري اندك از بسياري بناهاي بزرگ و كوچكند كه در دو سده ياد شده در سراسر ايران و ماوراالنهر برپا شدند امروز تنها برخي از آنها بر جاي مانده، و بيشتر آنها به دست معمار سرشناس اين دوره چون قوام الدين و غياث الدين شيرازي و محمد بن محمود اصفهاني ياد شود كه استاداني بيهمتا در كار خود بودهاند و آثارشان گواهي گويا بر كار آنهاست.
عصر صفويان با همة كشمكشها، به ويژه جنگهاي خارجي با فعاليت گسترده معماري همراه بود. از بناهاي ساخته شده در آغاز اين عصر آثار چنداني بر جا نمانده است؛ اما دو بناي مشهور اين دوره ، يعني مسجد علي و هارون ولايت كه هر دو در اصفهان ساخته شدهاند، از ديدگاه ساختار بنا و آرايههاي معماري اوجي از توجه به زيبايي به شمار ميآيند. از كاخها، كوشكها و باغهاي گسترده و بزرگي كه در قزوين دومين پايتخت صفويان بنا شد، به سبب نااستواري ساختمانها، شتاب بسيار در ساختمان آنها و زلزلههاي ويرانگر جز بازمانده اندكي برجا نيست. عصر زرين معماري صفوي به روزگار شاه عباس، و انتقال پايتخت به اصفهان از 1000ق/1592م آغاز ميشود. توجه بسيار به آباداني شهرها به ويژه اصفهان كه در كوتاه مدتي از ديدگاه جهانگردان نامدار عصر به «نصف جهان» مشهور شد، رونق اقتصادي و پايداري سياسي، ساختن شمار بسياري بناهاي عمومي و خصوصي را در پي داشت.
در سراسرايران شمار بسياري مسجد ، مدرسه، كاخ، حمام، كاروانسرا، پل، بازار و ديگر بناهايي كه مورد نياز يك جامعه كوشاي بازرگاني بود، برپا شد. در شهرهاي بزرگ ساختن مجموعههايي در كنار ميدان اصلي شهر يا بر گرد مركز مذهبي آن متداول گرديد. ميدان نقش جهان در اصفهان، مجموعه گنجعلي خان دركرمان از اين گونهاند. در اين مجموعهها رعايت تناسب و زيبايي در تكتك آثار رعايت ميشد. شهرها با خيابانها و باغهايي عمومي و خصوصي چهرهاي تازه يافتند. شاردن جهانگرد مشهور فرانسوي در نيمه سده 11ق/17م مينوسيد كه به روزگار او در اصفهان، شهر داراي 166 مسجد، 48مدرسه، 183كاروانسرا، 273گرمابه و... بود. نه تنها آنچه در اصفهان ساخته شد، بلكه آنچه بر گرد ميدان نقش جهان بر پا گرديد، ميتواند نمونه كوشش بزرگي باشد كه به عصر صفويان در آباداني ايران و پيشرفت هنر معماري از نظر كمي و گاهي از ديدگاه كيفي رخ داده است. بناهايي چون عالي قاپو. مسجد امام، مسجد شيخ لطفالله و سر در قيصريه هر يك نمونهاي از كارهاي در خور توجه آن عصرند. مسجد امام از ديدگاه بزرگي و شكوه در شمار بزرگترين بناهاي جهان در زمان خود و نقطه اوجي در كار معماري مسجد در ايران است. اين مسجد كمالي در ساختار و زيبايي است كه پس از خود تكرار نشد. سر در ايوان ورودي به ميدان به بلندي 27متر با دو مناره بلند 32متري كه به ضرورت رو به شمال باز شده است و چيره دستي معمار هنرمند در ايجاد دهليزي مدور در پس ايوان كه چونان محوري براي بنا محسوب ميشود و وارد شونده را به سوي گنبد خانه (در سوي جنوب شرقي) راهبري ميكند، نقص سر در رو به شمال راجبران كرده است. گنبدي با 54 متر بلندي از زمين و دو مناره بلند گنبد خانه، سترگي بنا را به اوج ميرساند. گويا بيش از يك هزار سال تجربه مدام مسجد سازي در اين بنا جلوه گر شده است . مجموعه اي از كاشيهاي تراشي و خشتي و تودههاي بزرگ ولي زيباي مقرنس و ازارههاي مرمر و زيباترين كتيبههاي نوشته شده به دست بزرگترين خوش نويسان ايران، شكوهي بي همانند به جاي مسجد بخشيده است. وجود دو مدرسه در شرق و غرب آن بنا را كامل كرده است.
مسجد شيخ لطفالله در ضلع شرقي ميدان از ديدگاه ساختار كوچك، اما از ويژگيهاي معماري و ظرافت كاشي كاري كم مانندي برخوردار است و در زمره زيباترين مسجدهاي ايران به شمار ميآيد. ضرورت قرار گرفتن گنبد خانه به سوي قبله معمار را به ساختن دالاني با پيچش نامحسوس از بيرون بنا وادار كرده است كه وارد شوندگان پس از گذر از آن به هنگام ورود به گنبد هانه در جهت قبله قرار ميگيرند. ساختمان گنبد كوته يك پوش يا گريو كوتاه است و ساختن نورگيرهاي كاشي مشبك و ايجاد منطقه انتقالي از مربع به دايره در گنبد سازي به نحوي استادانه انجام گرفته است. طاق نماهاي هشتگانه آراسته به كاشي، كتيبههاي گوناگون و پيچهاي تزئيني فيروزهاي كه از كف تا زير گنبد ادامه يافته، و بدنهاي كه با نقش مايههاي اسليميگوناگون تزئين شده ، گنبد خانه رابه فضايي نوراني تبديل كرده است. مسجد شيخ لطف الله نمونه كاملي از معماري ساده، ناب، بيعيب و آرامي است كه كمال زيبايي چهارصد ساله گذشته خود را همچنان باخود دارد.
در اين دوره افزون بر ايجاد بناهاي تازه، در تعمير و نگاهداري ساختمانهاي كهن نيز كوششهايي به عمل آمد. نمونه خوب آن بازسازيهاي مجموعه آستان قدس رضوي مشهد و مسجدجامع اصفهان است. به روزگار صفويان كاخهاي بسياري نيز در اصفهان و ديگر شهرهاي ايران برپا شد، هرچند شمار اندكي از آنها اكنون پابرجاست؛ از آن ميان، بايد از كاخ عالي قاپو دركنار ميدان نقش جهان كه اقامتگاه شاه و مركز حكومتي به شمار ميآمد، يادكرد. اين بناي 6 طبقه با نقشه 4 گوش كه تالار اصلي آن در طبقه دوم آن قرار دارد، در گذشته نه تنها بر ميدان نقش جهان، كه بر تمامي شهر اصفهان مشرف بود. هر طبقه از كاخ تزئيناتي ويژه خود دارد. آرايههايي چون گچبري، ديواره نگاره، آينه كاري ويا تلفيقي از آنها ديوارهاي كاخ را آراسته است. در طبقه ششم تالار بزرگي ساخته شده است كه تمامي سقف و بدنههاي آن را با اشكال توخالي گچبري شده به شكل ظرفهاي گوناگون چون انوع صراحي، جام، تنگ و جز آن پوشاندهاند. در زمان شاه عباس دوم (سا 1052-1077ق/ 1642-1666م) ايوان 18 ستوني بر طبقه سوم كاخ افزوده شده است. در دورههاي ديگر تا پايان عصر صفوي دگرگونيهايي در كاخ پديد آورده، و آرايههايي بر آن افزودهاند. از دو كاخ ديگر، يعني چهل ستون و هشت بهشت نيز بايد ياد كرد.
چهل ستون عمارتي است يك طبقه با ايواني ستوندار در كنار استخري بزرگ كه بازتاب تصوير ستونهاي آن در آب آن را به چهل ستون مشهور ساخته است. ساختمان اين كاخ نيز در زمان پادشاهان صفوي گسترش يافته است و در هر دوره بر تزئينات آن افزودهاند. درها و پنجرههاي منبت و خاتم كاري شده ، آينه كاري در سقف و بدنهها و به ويژه ديوارنگارههاي بزرگ رنگ روغني بدنه تالار اصلي كه نشان دهنده وقايع تاريخي چون جنگ چالدران، سفر همايون پادشاه هند به ايران، جنگ كرنال و جز آن است . برخي در دوره صفويه، و برخي پس از آن ايجاد شده است.
هشت بهشت نيزكاخي دو طبقه است كه بر صفحهاي به بلندي دو متر در ميان باغي به نام «باغ بلبل» ساخته شده، و از 4 سو به باغ ديد دارد. بناي اين كاخ در 1080ق/1669م به پايان رسيده و از زيباترين كاخهاي عصر صفوي بوده است و جهانگرداني كه آن را به روزگار آباداني ديدهاند، زيبايي بسيار آن را تحسين كرده، و آن را فرح انگيزتر از مجللترين كاخهاي جهان شمردهاند. هيچ بخشي از يانن كاخ دو طبقه و حتي هيچ يك از اتاقهاي آن با بخش يا اتاق ديگر همانند نبوده است. تمامي فضاي دروني اين كاخ با بهرهگيري از آرايههاي معماري چون اينهكاري، درهاي منبت و خاتم كاري شده، ديوارنگارههايي بانقشهاي گوناگون و انواع سنگهاي مرمر و يشم مقرنس كاري زيبا آراستهاند. بهرهگيري بسيار مناسب و دقيق از نورگير اصلي سقف حوض خانه ميان كاخ كه از هر 4 سو باز است و به 4 شاه نشين در 4 سوي بنا رو به باغ دارد و ديگر نورگيرهايي كه در جاي جاي بنا ساخته شده، و حوضها و فوارههاي متعدد در درون بنا آن رابه مكاني مناسب با نام آن تبديل كرده است.
در طول سده 12 تا نيمه سده 13ق هر چند شماري بناي تازه چون مجموعه وكيل در شيراز، بازسازيهايي در استان قدس رضوي، ساختمانهايي چون مجموعه كاخ گلستان و مدرسه سپهسالار در تهران و مسجد آقا بزرگ در كاشان و ديگر نقاط ايران ساخته شد، اما معماري ريشهدار سنتي ايران از دستآوردهاي سترگ بيبهره ماند و مكتبي سنتي و بومي پانگرفت. |