زبان ايراني ، در اصطلاح بر زبان واحد و ريشة اصلي و اساسي تمام لهجههاي گوناگون اطلاق ميشود كه در ايران از آغاز مهاجرت آرياييان تا امروز معمول بوده است . اين زبان شعبهاي از زبان هند و ايراني است و آن نيز يكي از زبانهاي هند و اروپايي ـ يعني زبانهاي مجموع اقوام سفيد پوستي كه سكونتگاههاي اصلي آنها از هندوستان تا سواحل اقيانوس اطلس در اروپا و همچنين بريتانيا گسترده است .
لهجههايي كه امروز در ايران رواج دارد ، به دستههاي زير تقسيم ميشوند :
1. لهجههاي شمالي : اين لهجه چون تالشي ، گيلكي ، ديلماني ، مازندراني ، گرگاني و غيره در سواحل جنوبي و جنوب غربي درياي مازندران و درههاي شمالي سلسله جبال البرز متداول است .
2. لهجههاي شرقي : در شرق ايران ، چون خراسان ، سيستان و بلوچستان و كرمان ، لهجههاي متقارب كوناگوني متداول است .
3. لهجههاي جنوبي : اين لهجهها به چند شعبه تقسيم ميشود ؛ مانند لهجة بشاگردي ، لهجههاي كنارههاي درياي مكران و خليج فارس ، لهجههاي لار و فارس ، لهجة فارسي كه بايد آن را فارسي نو ناميد .
4. لهجههاي مركزي : اين لهجهها در ميانة ايران كنوني رواج دارد و عبارتند از : لهجههاي قم و پيرامون آن ، نطنز و توابع آن ، كاشان ، ميمه ، راوند ، قهرود و روستاهاي مجاور آنها ، لهجههاي اصفهاني و لهجههاي متعدد اطراف آن مانند سويي و كشهاي ، زقرهاي ، جرقويهاي ، سدهي ، گزي ، قمشهاي و غيره ، و لهجههاي ديگري از قبيل جوشقاني و نيشوني ، گلپايگاني ، خوانساري ، محلاتي ، سيوندي ، ناييني ، اناركي ، اردستاني ، وفسي ، آشتياني ، كهكي ، خوري ، بيابانكي ، جندقي ، يزدي و لهجههاي روستاهاي مجاور آن به ويژه آباديهاي زرتشتي نشين و لهجههاي قهستان.
5. لهجههاي غربي : از لهجههاي غربي مهمتر از همه ، لهجة كردي است . اين لهجه متعلق به قبايل آريايي ايراني كرد است كه برخي از آنها شهر نشين و زارع ، و ديگران چهادرنشين و گلهدار هستند . لهجة كردي از ميان لهجههاي ايراني ، به سبب نگاهداري بعضي از عوامل قديم و نيز به علت داشتن ادبيات مكتوب ، اهميت خاص دارد . |