توفيق خاندان « ارشك » و به تاج و تخت رسيدن دودمان پارتي بمنزلة پيروزي ايرانيان شمالي بر ايرانيان جنوبي و به عبارت ديگر چادرنشينان و صحرا گردان بر شهرنشينان بود . حاكميت اشكانيان پنج سده دوام يافت ، تا آنكه در زمان حكومت « اردوان پنجم » ( 213 تا 227 م . ) يكي از نجيب زادگان پارس به نام « اردشير اوّل » ـ پسر پاپك روحاني بزرگ آتشكدة « استخر » ـ كه پدر و نياكانش پيشوايان روحانيت پارس بودند ، علم مخالفت عليه دولت پارت بلند كرد و سلسلهاي را بنيان گذارد كه به نام جدّ بزرگ او « ساسان » به سلسلة ساساني شهرت يافت . از آن پس سلطنت به دست سلسلهاي از شاهان محلي پارس افتاد كه خود را وارث هخامنشيان معرفي ميكردند و در صدد احياء و تجديد حيات فرهنگ ايراني در برابر فرهنگ يوناني مآب پارتها بودند . اردشير در آغاز برادر و تمام رقباي محلي خود را از ميان برداشت و پس از ايجاد وحدت در ايالت پارس ، اصفهان و كرمان را نيز ضميمة قلمرو خود كرد . موفقيتهاي اردشير پايكان ، اردوان پنجم را نگران ساخت و با سپاهي از متحدان پارت بر وي تاخت . در سه جنگ متوالي سپاه پارت از اردشير شكست خورد و با خودكشي اردوان پنجم در شوش سلسلة اشكانيان بلكي منقرض گرديد . پنج قرن و نيم پس از سقوط هخامنشيان قدرت ، دوباره بدست قوم پارس افتاد و اردشير فرمانرواي كشوري شد كه از فرات تا مرو و از انطاكيه تا سيستان را در بر ميگرفت .
شاپور اوّل ، پس از اردشير زمام امور را بدست گرفت و در آغاز كار به شرق توجه كرد و به مملكت « كوشان » لشكر كشيد و اين سلسله را كه « كانيشكا » آن را تأسيس كرده بود از ميان برداشت . آنگاه رو بسوي غرب آورد و به روميان تاخت و سرانجام امپراتور روم « والريانوس » را با هفتاد هزار لژيون رومي اسير كرد و به ايران آورد و از نيروي آنان در كارهاي عمراني ، ساخت عمارات ، پلها ، سدها و راهها استفاده بهينه كرد . چند نقش برجسته در نقش رستم و بيشاپور فارس از شاپور به يادگار مانده كه پيروزي او را بر امپراتور روم در حالي كه شاپور سوار بر اسب و والرين در جلو اسب به حالت تضّرع زانو بر زمين زده ، نشان ميدهند . جانشينان شاپور حدود 20 پادشاهاند و در ميان آنها دو زن به نامهاي « آذرميدخت » و « پوراندخت » نيز وجود دارند . تا شروع سلطنت خسرو دوم ـ خسرو پرويز ـ ( 590 ـ 627 م. ) پادشاهي ساساني رو به اقتدار داشت اما پس از اين پادشاه ناآرام و لذت جو به دليل جنگهاي مكرّر و بيهوده با غير ايرانيان ( انيران ) خصوصاً روم شرقي ( بيزانس ) و نيز اتخاذ روشهاي نادرست مملكت داري ، سلسلة ساساني به ضعف و سستي گراييد . تا آنكه با ظهور اسلام و تعاليم انسان ساز دين جديد ، مسلمانان كه به وجود اسلام قدرت يافته بودند به امپراتوري ايران و روم شرقي تاختند و در جنگهاي مكرّر كه ميان سپاهيان يزدگرد سوم ( 632 ـ 651 م . ) آخرين شاه ساساني و اعراب مسلمان اتفاق افتاد ، پايتخت ساسانيان ( مداين ) به اشغال مسلمانان درآمد و راه براي فتح ايران بدست اعراب هموار شد .
هنر ايران ساساني از عناصر هنر بيگانه ( هلني و يوناني ) چنانكه در عصر اشكانيان معمول بود ، بري ميگردد و هنر بيشتر رنگ و بوي ايراني و محلي پيدا ميكند . گر چه از عناصر مثبت هنر ديگر ملل و اقوام نيز سود ميجويد . وجود انواع اشياء و ابزار فلزي ، شيشهاي ، سفالي ، بافتههاي پشمي ، كتاني ، ابريشمي ، تنديسها و گچبريها و ديگر عناصر تزييني معماري همگي از رواج و رونق هنر در دورة ساساني حكايت دارند . نقش برجستهها و كتيبههاي بر جاي مانده اسناد مهم تاريخي اين دورهاند . وجود انبوه سكههاي طلا و نقره در دورة ساساني دلالت بر شكوفايي و رونق اقتصادي ايران در زمان ساسانيان دارد . يادمانها و مجموعه بناهاي بسياري از اين دوره در داخل و خارج مرزهاي سياسي ايران امروز ، بر جاي مانده كه نشان از رواج و اوج معماري و شهرسازي عصر ساساني دارند.
بناها ، محوطهها و شهرهاي مهم دورة ساساني عبارتند از :
1. ويرانههاي شهر تيسفون ( مداين) و طاق كسري ( ايوان مداين ) : اردشير اوّل به دلايل سياسي پايتخت خود را از فيروز آباد به شهر اشكاني تيسفون در بينالنهرين و در ساحل چپ رودخانه دجله منتقل كرد . پسر او ـ شاپور اوّل ـ كاخي بزرگ در اين شهر بنياد گذاشت . معماران ساساني در مركز كاخ طاقي عظيم به بلندي 37 متر و به پهناي 43 متر از آجر بر پا داشتند كه به « طاق كسري » يا « ايوان مداين » مشهور گشت . خرابههاي اين طاق عظيم هنوز موجود است و به شهادت عكسهاي قديمي تا سال 1888 م . هر دو جبهة اين طاق سالم بوده و در آن سال به دليل بيتوجهي حكّام عثماني قسمت شمالي آن فرو ريخت و فقط خود طاق و يال جنوبي آن هنوز پا برجاست .
2. مجموعة فيروز آباد فارس :فيروز آباد نخستين شهر و پايتخت ساسانيان پس از استخر است . مجموعة فيروز آباد مشتمل است بر : شهر پلان مدوّر « اردشير خوره » يا شهر گور و ميل بلند آجري آن كه به ميل آتش مشهور است ـ مجموعه كاخ اردشير اوّل كه از سنگ لاشه و ساروج ساخته شده و طاق و گنبد آن در زمرة قديمترين گنبدهاي ايراني است ـ « قلعه دختر » بر فراز كوهي در نزديكي تنگ تنگاب واقع شده است . اين قلعه يكي از دژهاي مستحكم ايران بشمار ميرود و احتمالاً در زمان سلطنت اردشير اوّل ساختمان آن آغاز شده و در زمان شاپور اوّل به اتمام رسيده است ـ نقوش برجستة ساساني مربوط به اردشير اوّل در تنگ تنگاب فيروز آباد .
3. شهر باستاني بيشاپور كازرون : اين شهر بزرگ كه پايتخت شاپور اوّل ساساني بشمار ميرفته در سال 266 م . بر اساس نقشة شهرهاي رومي ساخته شده است و احتمالاً اسراي رومي در ساختن آن نقش داشتهاند . كاوشهاي اين شهر باستاني را در سالهاي 1923 تا 1940 م . باستانشناس فرانسوي « رومن گيرشمن » و سپس در سالهاي 1347 تا 1355 ش . هيئت باستانشناسان ايراني به سرپرستي « علي اكبر سرفراز » انجام دادند و بخشهايي از شهر از جمله معبد « آناهيتا » و « كاخ والرين » و قسمتي از حصار و برجهاي خارجي شهر و كاخ موزائيك شاپور اوّل از زير خاك بيرون آمد . به فاصلة 400 متري شمال شهر قديم در داخل تنگ چوگان كه رودخانة شاپور از آنجا ميگذرد ، شش نقش برجسته در دو طرف رودخانه بر بدنة كوه حجاري شده است كه يكي از آنها به پيروزي شاپور ساساني بروالرين امپراتور روم مربوط است . در درون غاري بر بالاي يكي از ارتفاعات شمال شرقي شهر بيشاپور و به فاصلة دو ساعت راه ـ در ساليان اخير ـ مجسمة بزرگ تمام قدر از شاپور اوّل ساساني كشف گرديد كه شش متر بلندي و سي تن وزن آن است . بعضي تصور كردهاند كه چون اين غار مدفن شاپور اوّل بوده ، مجسمه سازان هنرمند آن را بعنوان يادمان شاپور در اين غار ساخته و نصب كردهاند .
4. آثار ساساني دارابگرد ( دارابجرد ) فارس :يكي ديگر از شهرهاي باستاني دورة ساساني فارس ، شهر دارابگرد است كه آثار از ادوار ساساني و اسلامي خصوصاً نقش برجستهاي از شاپور اوّل هنور در آنجا باقي است .
5. ويرانههاي شهر تاريخي استخر فارس : ويرانههاي شهر هخامنشي ـ ساساني ـ اسلامي استخر به فاصلة 10 كيلومتري تخت جمشيد در كنار رودخانة « پلوار » واقع شده است . استخر خاستگاه و موطن اصلي ساسانيان است و پدر و جدّ اردشير اوّل موبد و آذربان آتشكدة استخر بودند . متاسفانه در حال حاضر شهر تاريخي استخر به كلي ويران شده و زير خاك مدفون گرديده است .
6. تخت سليمان : تخت سليمان در 40 كيلومتري شمال شرقي شهرستان تكاب آذربايجان غربي واقع شده است و بقاياي يكي از سه آتشكدة معروف و بزرگ زمان ساسانيان يعني آتشكدة آذر گشنسب و عمارات و كاخهاي اواخر دورة ساساني ( عصر خسرو پرويز ) در اطراف درياچة هميشه جوشان و خوش منظر آنجا قرار دارد.
تخت سليمان را از سال 1337 تا 1357 ش . باستان شناسان آلماني به سرپرستي پروفسور « رودلف نومان » و دكتر «ديتريش هوف » كاوش كردهاند .
7. طاق بستان : در شش كيلومتري شمال شرقي كرمانشاه و در دامنة كوه « پرّو» چشمهاي است كه احتمالاً از زمانهاي بسيار قديم از محل فعلي از دل كوه ميجوشيده است . در كنار اين چشمه دو طاق در كوه كنده شده و تعدادي نقش برجسته در داخل آن دو طاق و يك نقش در بيرون طاقها از عهد ساساني به يادگار مانده است . نقش بيروني مربوط است به مراسم تاجگذاري اردشير دوّم كه اهورا مزدا حلقة سلطنت را به او اعطاء ميكند .
داخل طاق بزرگ نقش برجستة خسرو پرويز سوار بر اسب خود ـ « شبديز » ـ حجاري شده و در دو بدنة طاق شكار خشگي و آبي شاه را به نمايش گذاردهاند و داخل طاق كوچك شاپور دوم ـ شاپور ذوالاكتاف ـ و شاپور سوم فرزندش در حالي كه با دستهاي خود قبضة شمشيرشان را گرفتهاند ، نشان داده شدهاند .
ديگر آثار مهم دورة ساساني عبارتند از : « قصر شيرين » ، « تپة گبري سر پل ذهاب » ، « ايوان كرخه » ، « حاجي آباد بندر عباس » ، « پل شهرستان و محلة جي ، در اصفهان » ، « تپة ميل » ورامين ، « كاخ سروستان » فارس ، « چال طرخان » شهر ري .
نقش برجستههاي ساساني در ايران عبارتند از : « نقش رستم » ، « تنگ تنگاب » ، فيروز آباد ، « تنگ چوگان » ، بيشاپور كازرون ، « طاق بستان » ، كرمانشان ، « دارابگرد » فارسي ، « نقش رجب » ، تخت جمشيد فارس ، « خان تخت » سلماس .
كتيبههاي مهم ساساني به قرار زيرند : كتيبة شاپور اوّل بر بدنة بناي كعبة زرتشت در نقش رستم ـ كتيبة پايكولي در كردستان شمالي مرز بين ايران و عراق ـ كتيبة طاق بستان ، كتيبة سر مشهد در جنوب كازرون ، كتيبة شاپور اوّ ل در حاجي آباد فارس ، كتيبة نقش رجب ، كتيبة پهلوي كوه مقصود آباد تخت جمشيد فارس ، كتيبههاي پهلوي بالاي « استودان » هاي كوه رحمت ، كتيبه حاجي آباد ، گرم آباد ، كتيبة پهلوي تنگ بُراقي . ناگفته نماند كه تمام اين كتيبهها بررسي ، قرائت و چاپ شدهاند .