بناهاي ارزشمند قرون چهارم و پنجم هجري ايران تا آغاز عصر سلجوقي عبارتند از :
چهار طاق « نيسار » ، در روستايي به همين نام در كاشان .
چهار طاق « ايزد خواست » بر سر شاهراه اصفهان به شيراز .
شبستان آل بويه و بخشهاي قديمي مسجد جامع اصفهان .
مقبرة «امير اسماعيل ساماني » در بخارا ، اين بنا كه در حال حاضر بيرون از مرزهاي سياسي ايران واقع شده يك بناي كاملاً ايراني است با پلان مربع گنبددار و داراي عناصر و اجزاء اصيل دورة ساساني كه در ديگر بناهاي اسلامي ايران مورد اقتباس قرار گرفته است . بجز آثار ياد شده ، تا آغاز دورة سلجوقي كه معماري ايران به اوج تكامل خود دست مييابد ، نمونههاي مهم ديگري موجود نيست . از دورة سلجوقي تا عصر قاجار كه با رسوخ فرهنگ اروپائي تمام مظاهر و عناصر هنري و فرهنگي ايران تحت تاثير قرار ميگيرد ، مظاهر ايراني و ساساني در معماري و هنر تداوم مييابد و ساختن مساجد به گونة گنبد دار و داراي ايوان و مناره مرسوم و معمول ميگردد .
آثار و محوطههاي مهم دورة اسلامي ايران كه در آنها بررسيها و كاوشهاي باستانشناسي انجام شده است ، عبارتند از :
1. سيراب : شهر و بندر تاريخي سيراف در كنار بندر جديد به نام طاهري و 200 كيلومتري شرق بوشهر واقع شده است . « سيراف » بندري آباد و معمور در دورة ساساني و سدههاي اوليه اسلامي بوده كه در سدة چهارم هجري بر اثر زلزله ويران و متروك گرديد . كاوشهاي اين شهر توسط هيئت باستانشناسان انگليسي به سرپرستي « ديويد وايت هوس » در سالهاي 1966 و 1976 م . انجام گرديد و بخشي از شهر قديم و منازل مسكوني و مسجد شهر از زير خاك بيرون آمد .
2. شهر حريرة جزيرة كيش : در شمال جزيرة كيش بقاياي بندر و شهر قديمي كه اينك به صورت تلي از خاك و سنگ بر جاي مانده است ، به چشم ميخورد كه در قرنهاي پنجم تا نهم هجري بندر و شهري آباد و معمور بوده و به دلايلي سدة نهم به بعد خالي از سكنه و ويران گرديده است . كاوشهاي سه محل از اين شهر صد و بيست هكتاري را در سالهاي 1370 و 1371 ش . هيئت باستانشناسان ايراني به سرپرستي نگارنده انجام داد و چند واحد مشتمل بر ارگ و خانة اعياني و يك حمام و مجموعة صنعتي از زير خاك بيرون آمد .
3. بندر هرمز : پس از سيراف و كيش در خليج فارس مركزيت يافت و اين مقارون بود با ورود ناوگان اروپائيان به خليج فارس در اوائل قرن دهم هجري . پرتقاليها اين جزيره را مركز فعاليتهاي نظامي خود قرار دادند و قلعهاي بزرگ از سنگهاي تراشدار در آنجا ساختند . در سال 1374 ش . هيئت باستانشناسان ايراني به سرپرستي فاطمة كريمي در هرمز به كاوش پرداختند .
4. غبيرا : كاوشهاي شهر تاريخي « غبيرا » در 60 كيلومتري جنوب كرمان در محال بردسير را طي سالهاي 1971 تا 1975 م . باستانشناسان انگليسي به سرپرستي « گزافهروي » و با همكاري دكتر « بيوار » انجام دادند و بخشهايي از شهري كه در ادوار مختلف ( سدة سوم تا دهم هجري ) مسكون و آباد بوده از زير خاك بيرون آمد.
5. شهر قديم نيشابور : نيشابور را ابر شهر دورة ساساني گفتهاند . اين شهر يكي از چهار شهر بزرگ خراسان و در برخي دورهها پايتخت ايران بوده است . كاوشهاي شهر قديم نيشابور در سالهاي 1935 تا 1947 م. بطور متناوب باستانشناسان امريكايي « موزة متروپوليتن » انجام دادند . آنگاه هيئت باستانشناسان ايراني در سال 1347 به سرپرستي سيف الله كامبخش فرد در دو محلة شهر قديم « خرمك » و « لك لك آشيان » حفاري كرد و با فرستادن هيئتي به سرپرستي نگارنده در سالهاي 1367 و 1368 ش. كاوشهايي براي تعيين حريم تاريخي شهر قديم انجام داد .
6. شهر قديم ري : ري كه در كتاب اوستا از آن با نام « راگا » ياد شده ، شهري است با سابقة تاريخي طولاني و ممتد . در دورة اسلامي خصوصاً سدههاي اوليّه ري با نام « محمدّيه » از اعتبار و رونق برخوردار بود . در سالهاي 35 ـ 1993 م . هنگامي كه باستانشناس مشهور « اريك اشميت » در چشمه علي شهر ري در پي ردپاي فرهنگ هزارة چهارم پ.م. بود . در نقاط مختلف شهر ري نيز كاوشهاي كوتاه مدتي انجام داد ولي متأسفانه گزارش اين مطالعات وي هرگز انتشار نيافت . در سال 1355 تا 1357 ش . نيز يك هيئت ايراني به سرپرستي يحيي كوثري و دكتر شهريار عدل مطالعات و كاوشهايي در دامنة كوه نقاره خانه انجام داد .
7. شهر سلطانيه : سلطانيه در 50 كيلومتري زنجان پايتخت سلطان محمد خدابنده ( اولجايتو ) ايلخان مغول بود . به دستور او در سال 716 هجري شهر و گنبدي رفيع به ارتفاع 50 متر كه از بلندترين گنبدهاي اسلامي است احداث شد . در سالهاي 1355 تا 13357 هيئتي از باستانشناسان ايراني به سرپرستي سعيد گنجوي در تپة نور سلطانيه كه احتمالاً بخشي از محلات مسكوني شهر بوده ، كاوشهايي انجام داد ، اين برنامه را پس از انقلاب نيز باستانشناسان ايراني به سرپرستي علي اصغر ميرفتاح تداوم دادند و بخشهايي از ديوار و برجهاي ارگ سلطنتي را نيز از زير خاك بيرون آوردند .
8. شهر قديم جرجان : واژة « جرجان » كه معرّب گرگان است به شهري بزرگ و وسيع دورة ساساني و اسلامي به وسعت 1200 هكتار اطلاق ميشده كه بر اثر زلزله و حملة ويرانگر مغول بكلي منهدم و متروك گرديد و جاي خود را به گرگان داد .
اين شهر تاريخي در نزديك شهرستان گنبد واقع شده و در فاصلة سالهاي 1350 تا 1357 ش . باستانشناسان ايراني به سرپرستي محمد يوسف كياني بخشهايي از آن را كاوش كردند .
9. توس : توس امروزي همان تابران ادوار اسلامي است كه از شهرهاي معمور و آباد خراسان ـ تا قرن نهم هجري ـ بوده و شاهد حوادث بيشمار تاريخي . اين شهر بارها مورد هجوم اقوام گوناگون قرار گرفته است .
از شهر قديم توس در حال حاضر جز حصار خشتي و چينهاي بيروني شهر و خرابههاي ارگ قديم و بناي موسوم به « هارونّيه » كه عدهاي آن را آرامگاه « امام محمد غزالي » پنداشتهاند ، اثري بر جاي نمانده است . كاوشهاي بخشهايي از اين شهر را در سالهاي 69 ـ 1367 ش . باستانشناسان سازمان ميراث فرهنگي كشور به سرپرستي نگارنده انجام دادند .
10 . مسجد جامع اصفهان : مسجد جامع اصفهان را در زمرة نخستين مساجد اسلامي ايران دانستهاند و گفتهاند كه در سدههاي نخستين اسلامي مسجد بر روي آتشكدة دورة ساساني بنياد گرفت . گمانه زني و لايه نگاري باستانشناختي ، تداوم معماري و ساخت و سازها را از قرن سوم و چهارم تا به امروز در اين مسجد نشان داده است . كاوش اين مسجد را در سالهاي 1972 تا 1975 م . باستانشناسان ايتاليايي اعزامي از مؤسسه « ايزمئو» به سرپرستي « امبرتو شراتو » انجام دادند و بر اساس نتايج آن با در نظر گرفتن تداوم تاريخي مرمّت كردند .
ديگر اماكن اسلامي كه در آنها مطالعات و كاوشهاي باستانشناسي انجام شده است ، عبارتند از : مسجد جامع قزوين ، مسجد جامع ساوه ، مسجد جامع گلپايگان ، مسجد جامع اردبيل ، مجموعة شيخ صفي الدين اردبيلي در اردبيل ، آرامگاه و خانقاه « با يزيده بسطامي » در بسطام شاهرود ، ارك عليشاه تبريز ، قلعه گبري شهر ري ، مسجد جامع زوزن خراسان ، ويرانههاي شهر ساساني و سدههاي نخستين اسلامي در درّه شهر استان ايلام . |