شايد بتوان نخستين مرحلة شيشهسازي را در ايران به دورة ايلاميها نسبت داد. در كاوشهاي معبد چغازنبيل تعداد بسياري لولههاي مجوف شيشهاي به دست آمده كه به صورت مورب درون چهارچوبهاي پنجرهاي معبد ، كنار يكديگر قرار داده ميشدند. گذشته از اين آثار ، در اينجا قطعه هايي از لعاب شيشة مخصوص ترصيع در كاشيهاي لعابدار ، مهرههاي بدل چيني كه برخي از آنها با لعاب شيشه ساخته شده بودند به دست آمد . وجود مهره هاي بدلي چيني و كاشيهاي لعاب دار و مهرههاي شيشهاي از محوطة باستاني مختلف ايران چون شوش ، زيويه ، حسنلو و ... نشان ميدهد كه ساخت چنين اشيايي در دوره هخامنشي نيز تداوم و توسعه داشته است.
با آغاز حكومت هخامنشي در نيمههاي هزارة اول (550 پيش از ميلاد ) هنر ساخت اشياي شيشهاي از نظر طرح و نقش وارد مرحلة نويني شد. ظاهراً با آغاز پادشاهي اشكانيان در ايران و نزاعهاي اين سلسله با حكومت سلوكي ، هنر شيشهگري با ركورد روبه رو شد. وجود تعدادي ظرف شيشهاي از محوطههاي باستاني پارت به ويژه در « نسا » نخستين پايتخت اشكانيان ، حكايت از تداوم اين صنعت در دورة اشكاني دارد.
دورة ساساني را ميتوان اوج هنر آبگينه سازي ايران پيش از اسلام دانست ، كشف اشياي فراوان شيشهاي در اشكال مختلف و كاربردهاي گوناگون از محوطههاي باستاني گواهي بر اين مدعاست . مهمترين نوع تزيين ظروف در اين دوره ، تراش به اشكال گوناگون ، به ويژه تراش لانة زنبوري است كه به صورت گسترده بر روي پيالههاي نيم كروي و ظروف ديگر انجام ميشده است.
|