مغولان همچون سلجوقيان با خود متاع فرهنگي و فكري ناچيزي به ايران آوردند. اما در مواردي از صنعت و هنر به پاية بلندي رسيدند ، از جمله مينياتورسازي و نقاشي و تذهيب كتاب از اين عصر آغاز شد . مغولان به تدريج در برابر هنرهاي ايران تحت تأثير فرهنگ ايران و فرهنگ اسلامي قرار گرفتند و با پذيرفتن دين اسلام حامي علم و ادب و هنرهاي اسلامي شدند، به طوري كه دربار آنان در بغداد ، تبريز و سلطانيه مركز اهل علم و رجال ادب و هنر گرديد. شهرهاي مراغه، تبريز و سلطانيه از مراكز مهم قدرت سياسي در اين عهد بودند. رصدخانة معروف مراغه ، و تأسيس شهر سلطانيه مربوط به اين زمان است. در اين دوره بناها ، به ويژه ساخت مقبرهها و آرامگاههاي برج مانند به همان شيوة دورة سلجوقيان ادامه يافت. همچنين نقشة چهار ايواني كه از پيش متداول بود ، در دورة ايلخانيان نيز براي بناهاي مذهبي مانند مسجد و بناهاي غير مذهبي مانند كاروانسرا به كار ميرفت.
معماري دورة مغول ، مانند دورة سلجوقيان ، هم جنبة عمومي داشت و هم جنبة محلي و همان طور كه بناي مسجد جامع اصفهان دورة سلجوقي براي معماران ديگر مساجد سرمشق بود ، معماران دورة مغول روشهاي مراكز بزرگ مثل سلطانيه را اقتباس ميكردند و در كنار سنتهاي محلي به كار ميبردند. همچنين در دورة مغول به تزيينات بناها بسيار توجه ميشد .اين امتيازات از مشاهدة مسجد جامع ورامين ، مسجد گوهرشاد مشهد و مسجد كبود تبريز به خوبي ثابت ميشود.
سردر مسجد ورامين با كاشيها و آجرهاي قهوهاي رنگ تزيين يافته است . اين مسجد نه تنها از لحاظ ساختمان عظيم و گنبد آجري آن اهميت دارد ، بلكه به خاطر تزيينات كاشيكاري معرق و گچبري و كتيبههاي تاريخي آن جزء آثار مهم هنري ايران به شمار ميرود.
مسجد گوهرشاد اگرچه سردر و مدخل مستقلي ندارد و يكي از مجموعه بناهاي آستانة امام رضا(ع) است، اما طاق عظيم ورودي آن مملو از كاشيكاري و كتيبههاي مفصلي است . بناي مسجد گوهرشاد از هر جهت زيبا و كامل و يكي از شاهكارهاي معماري دنياست. مسجد كبود تبريز از بهترين بناهاي قرن نهم قمري است كه در زمان جهانشاه قراقويونلو به دستور دخترش صالحيه خاتون بنا شده است . نقشة اين مسجد شباهت چشمگيري به نقشة مساجد عثمانيها دارد. اين مسجد اگرچه فاقد صحن و حياط مركزي است، اما صحن مركزي كه با گنبد پوشيده شده ، به صورت چهار ايواني ساخته شده است. ورودي مسجد با تزيينات كاشيكاري در كمال زيبايي و ظرافت زينت شده است. در اين كاشيها رنگهاي آبي روشن ، آبي پر رنگ ، خاكستري و سبز چمني و پررنگ به كار رفته و در برخي موارد ، گل و بوته و شاخههايي با طلاكاري در آن ديده ميشود. كاشيكاري و رنگ آميزيها در اين مسجد همان گونه است كه هنرمندان در تزيين و تذهيب صفحات كتابها به كار ميبردند.
علاوه بر معماري مساجد اين دوران ، بايد به مقبره ها يا آرامگاههاي اين زمان هم اشاره كرد. مانند گنبد سلطانيه كه يكي از زيباترين بناهاي اسلامي و شاهكاري از معماري دورة ايلخاني است. بناي عظيم گنبد سلطانيه يا مقبرة سلطان محمد اولجايتو (خدابنده) كه در اوايل قرن هشتم قمري در نزديكي زنجان ساخته شده است . بلندي اين بناي هشت ضلعي منتظم قريب 50 متر و بدنة اصلي گنبد و تمامي ساختمان با آجر ساخته شده كه روي آن با كاشي فيروزهاي ، لاجوردي و آبي تزيين شده است. گنبد از بيرون ، يكپارچه از كاشي فيروزهاي پوشيده شده و در قاعدة آن يك نوار پهن مزين به خط كوفي ، تماس رنگ روشن فيروزهاي را با آبي پر رنگ لاجوردي ، مقرنسها را متعادل ميكند. اين گنبد را طوري ساختهاند كه بدون ساختن ابنيه متصل و مجاور به آن با ابتكارات هوشمندانه فشارهاي جنبي گنبد را به جانب زمين منحرف كرده اند . در هشت گوشه يعني محل تقاطع اضلاع بدنه ساختمان منارههايي به ارتفاع 5/3 متر تعبيه شده كه فشار وارده گنبد را عموداً خنثي نمايد.
طرح بناي اين گنبد كه از بناهايي مانند مقبرة اسماعيل ساماني و مقبرة سلطان سنجر در مرو الهام گرفته ، به عنوان سرمشق و مدل در بناهاي ديگري ، در ايران يا خارج ايران مورد استفاده قرار گرفته است ، مانند مقبرة اميرتيمور و تاج محل در هند ، گنبد غفاريه در مراغه ، مقبرة علاءالدين در ورامين ، مقبرة تيمور در سمرقند ، هركدام زيبايي خاص خود را به نمايش گذاردهاند. تزيينات آجركاري و كاشيكاري رنگي گنبد غفاريه كه با طرح هندسي و گل بوته آرايش شده يا خطوط هندسي زيباي مقبرة علاءالدين توأم با مقرنسهاي زير كلاهك مخروطي آن يا گنبد كاشيكاري فيروزهاي رنگ با طرح ترك دار در مقبرة تيمور، از زيباترين و چشمگيرترين بناهاي اين دوران هستند. جلوههاي اين زيباييها را ميتوان در ديگر بناهاي اين دوره مثل كاروانسراها و مدرسه هم ديد. ايلخانيان براي توسعه و پيشرفت اقتصاد در نقاط كشور ؛ به ويژه در ناحية شمالي و آذربايجان تعداد بسياري راههاي ارتباطي ساختند و براي آسايش كاروانيان در مسير اين راهها و جاده ها كاروانسراهاي بزرگ و زيبايي با توجه به اقليم احداث كردند. چون كاروانسراهاي سرچم در بين راه زنجان و ميانه ، يا رباط سپنج در 50 كيلومتري شمال شاهرود.
در نزديكي مرز افغانستان در چهار كيلومتري شرق شهر خواف و كنار دهكدة خرگرد ، مدرسة غياثيه را به سال 848ق. /1445م. دو معمار ايراني ، استاد قوام الدين شيرازي و غياث الدين شيرازي بنا كردند. باني اين مدرسه ، خواجه غياث الدين پيراحمد خوافي وزير سلطان شاهرخ بهادر تيموري است. اين مدرسه ، يكي از مدارس كامل چهار ايواني نيز هست. كاشيهاي معرق و آجرهاي تزيين شدة مدرسه شهرتي خاص دارند.
دورة مغول از لحاظ هنري، مانند زمان سلجوقيان عصر ابتكار و ابداع نبود ، با اينهمه در پارهاي بخشهاي هنري، پيشرفتهاي عمدهاي حاصل شد. در معماري به آرايش و تزيين بيشتر از طرحهاي جديد توجه ميشد. مينياتورسازي ايران و نقاشي كتاب از اين دوره آغاز شده و در آسمان هنر ايران درخشيد. فن كتابت و استنساخ كتاب در دورة تيموريان به اوج عظمت و كمال خود رسيده است.
همچنين بايد افزود كه بر قطعات باقي ماندة ظروف سفالي لعابدار اين دوران تأثير صنايع چيني كاملاً مشهود است و ميتوان چنين حدس زد كه از جمله كالاهاي وارداتي در اين دوره ظروف چيني بوده است و سفال سازان ايراني نيز به تقليد از اين ظروف پرداختهاند. اما در امر كاشيكاري بايد گفت كه در اين راه تكامل و پيشرفت بسياري صورت گرفت. در ميانة اين كاشيها معمولاً شكل انسان يا جانور به صورت لعاب داده و براق نقش شده است و نوشتة دور آن به رنگ سفيد بر زمينة سورمهاي است . نيز در اين دوره ، محرابهايي با كاشي ساخته شده كه در نوع خود بينظيرند. به طور كلي ميتوان گفت كه صنعت كاشي سازي با بهترين رنگ و لعابها و بريدن كاشي به قسمتهاي ريز براي تشكيل قطعات بزرگ موزاييك يا معرق در زمان مغول و به ويژه در عصر تيموريان تكامل يافت و به اعلاء درجه ترقي رسيد.
______
|