يكي از درخشانترين دورههاي هنري ايران پس از اسلام، دورة صفويه است . در سال 907 قمري ( 1502م.) شاه اسماعيل ، سلسله صفوي را تأسيس كرد . در اين دوره مراكز و كانونهاي صنعتي و هنري در ايران افزايش يافت، در ابتداي تأسيس اين سلسله، تبريز پايتخت بود و به همين سبب اين شهر مركزي شد براي فعاليتهاي هنرمنداني مانند خطاطان ، تذهيب كاران ، نقاشان و صحافان و همچنين هنرمنداني كه در ديگر فنون و صنايع كار ميكردند و هنرمنداني كه در معرق كاري و رنگ آميزي كاشيها و در بناها و كتيبهها نقش داشتند يا هنرمنداني كه در صنايع منسوجات و بافت پارچه به كار ميپرداختند.
در اواخر قرن دهم قمري، در زمان شاه عباس پايتخت از قزوين به اصفهان انتقال يافت . با انتخاب پايتخت جديد ، اين شهر به عنوان يكي از درخشانترين شهرهاي شرق گسترش پيدا كرد. بازارها ، كاخها ، مساجد ، باغها ، پلها در نقشة شهر گنجانيده شده بود . در اين زمان همة بناهاي مذهبي با تزيينات كاشيكاري آرايش شدند. بناهاي مسجد شيخ لطف الله سردر قيصريه و مسجد امام (شاه) در ميدان نقش جهان با كاشيهاي معرق مزين شدند. آجرهاي مربع كاشي منقوش ، معروف به آجرهاي « هفت رنگ » در بناها به مقياس گسترده مورد استفاده قرا گرفت. نقش و نگار كاشيها و رنگهاي آنها زينت خاصي به بناهاي اين دوره بخشيده است . نه تنها ديوارها، بلكه گنبدها ، ايوان ، طاقنماها سردر وروديها و مناره با كاشي و موزاييك آراسته شد. ساخت سردرهاي بزرگ با كاشيهاي شفاف و گچبري مقرنسكاري در عصر صفويه پيشرفت بسيار داشت. تركيب سردر بزرگ و منارههاي طرفين آن با صحن چهار ايواني و ساختمانهاي اطراف آن و قراردادن گنبد به گونهاي كه با همة ساختمان متناسب باشد، در معماري زمان صفوي به درجة كمال رسيد. با توجه به امنيت ايران در اين دوره بناهايي بزرگ و عالي مانند كاخهاي عالي قاپو ، چهل ستون ، هشت بهشت و تالار اشرف در اصفهان و بقعه شاهزاده حسين، سردر عالي قاپور و چهلستون در قزوين ساخته شدند. ديوارهاي اين كاخها از كاشيهاي خوش آب و رنگ پوشيده شده و ميان مجموعه آنها با نقوش نقاشان معروف آن دوره پيوند هست. سقفها و ديوارها نيز غالباً با منبت كاري تزيين ميشدند.
تزيينات چوبي در بناهاي غير مذهبي داراي نقش اصلي بود و در آنها ميزان بيشتري از تذهيب كاري و نقاشيهاي لاكي استفاده ميشد. طرحهاي آنها با هنر مينياتور داراي رابطة نزديكي بود . كندهكاري و خراطي به ويژه در درها و سقفها خود هنر خاصي در اين دوره بوده است. نقاشيهاي ديواري (فرسك) در كاخ عالي قاپو، قصر اشرف و چهلستون و همچنين آيينه كاري به عنوان نوعي تزيين جديد در بناها ، مانند آيينه خانه ، مورد استفاده قرار گرفته است.
به طور كلي قرن دهم و يازدهم قمري، به عنوان دوران شكوفايي هنرهاي اسلامي ايران ، و اصفهان يكي از مهمترين و زيباترين شهرهاي اين دوره بوده است. بناهاي بزرگ شهر اغلب با كاشيكاريهاي زيبا تزيين شدهاند. وقتي شاه عباس اصفهان را پايتخت خود قرار داد ، نقشة جديدي براي شهر طرح كرد: خيابان بزرگ و معروف چهارباغ را او ساخت و طرفين خيابان را دستور داد درخت بكارند . اين خيابان به پل بزرگي كه روي زاينده رود است ، ميرسد. در ميانة شهر ، ميدان بزرگ « نقش جهان » قرار دارد. مسجد امام(شاه) در سمت جنوب و قصر عالي قاپو در مغرب و مسجد شيخ لطف الله در مشرق و سردر بازار قيصريه در شمال آن جاي گرفتهاند. اين ميدان جاي چوگان بازي بوده و دروازههاي سنگي كه براي اين بازي ساخته شده، هنوز در دو سوي ميدان موجود است . در چهار سوي اين ميدان قريب دويست باب حجرات در دو طبقه ساخته شده است.
بناي مسجد امام (شاه) كه در جنوب ميدان واقع شده، از لحاظ معماري و كاشيكاري و حجاري و عظمت گنبد و منارههاي بلند آن ، از شاهكارهاي قرن يازدهم قمري است . كتيبة سردر اصلي مسجد بر روي كاشي معرق و به خط ثلثِ عليرضا عباسي نوشته شده و تاريخ 1025ق. بر آن است . معمار اين مسجد « استاد علي اكبر اصفهاني » و مباشر ساختمان « محب علي بيگاالله » بودهاند.
عالي قاپو با ايوان بلند آن در مغرب ميدان جاي دارد. عالي قاپو داراي جلوخان و شش طبقه ساختمان است كه در هر طبقه تزيينات و گچبري و نقاشي موجود است. ايوان رفيع آن با ستونهاي چوبي و سقف خاتم نيز بسيار جالب است.
مسجد شيخ لطف الله كه در شرق ميدان واقع شده، گنبد زيبايي دارد كه از كاشي پوشيده شده و طرح آن نقش تاك يا اسليمي بزرگ است و با شكل و اندازة گنبد تناسب كاملي دارد. راهروي مسجد كه به شبستان و محراب بينظير آن منتهي ميشود، داراي كاشيكاري خشتي بسيار زيبا و پنجرههاي سنگي مشبك است . كاشيكاري داخل شبستان شامل كاشيهاي هفت رنگ و معرق كاريهاي زيباست و كتيبههاي معرق و قطار و پيچ كاشي فيروزهاي و پنجرههاي مشبك كاشي است ، طرح نقوش و رنگ آميزيهاي متنوع و الوان نارنجي و لاجوردي ، جلال و زيبايي خيره كنندهاي به اين شبستان بخشيده است . كاشيكاري سقف داخلي شبستان ،با طرح لوزي و ريزه كاريهاي خاصي كه در آن به كار رفته اعجاب انگيز است. محراب كاشي معرق و مقرنس كاري آن نيز در زمرة آثار مهم هنري است از لحاظ صنعت كاشي پزي و معرق كاري شكاهكاري به شمار ميرود.
سردر بازار ، بخش شمالي ، علاوه بر كاشيكاري زيبا ، مجالس نقاشي زيبايي دارد كه قسمتي از آن شامل تصاوير جنگ شاه عباس با ازبكان و مجالس بزم شاهي است.
كاخ چهلستون ، با 20 ستون چوبي بلند در ايوان ، و تالار آيينه با سقف منقوش و زراندود و منبتكاري و گچبري و نقاشيهاي عالي ، يكي از مشهورترين كاخهاي اين دوره است .
قصر هشت بهشت نيز از نظر بُعد مناظر باغ به ميزان وسيع تري اهميت معماري دارد. اين قصر را براي جشنهاي مجلل درنظرگرفته بودند. شهرت اين كاخ گذشته از جنبة معماري و زيبايي ، به سبب استفاده از سنگهاي مرمر و طاق مقرنسكاري و نقاشي مناظر كاشيكاري خاص آن است . آيينه كاري اين كاخ عامل ديگري در زيبايي بنا بوده است .
تالار اشرف، شامل يك تالار بزرگ و دو اتاق در كنار آن است. اهميت اين بنا گذشته از نظر معماري و سقفهاي بزرگ ضربي، به خاطر مقرنسكاري و نقاشي و تصاوير طلاكاري سقف و شاه نشين آن است.
مدرسة چهارباغ با سردر ورودي و گنبد و دو منارة رفيع از نظر شيوة كاشيكاري و رنگ آميزي جلب نظر ميكند. بناي زيباي اين مدرسه و كاروانسرا ، و بازار در خيابان چهارباغ احداث شده است.
به امر شاه عباس ، در سراسر ايران ، كاروانسراهاي بزرگي نيز اغلب از آجر و گاهي از سنگ ساخته شده است. در اين دوره به علت دو جنبة مهم مذهبي و اقتصادي ، تعداد زيادي كاروانسرا ساخته شده است. شيوة ساختماني كاروانسراها بيشتر چهار ايواني است ، ولي انواع ديگري مانند مثلث، هشت ضلعي ، دايره ، كوهستاني و متفرقه در اين بناها ديده ميشود. از كاروانسراهاي اين دوره مهيار در اصفهان ، كاروانسراي بيستون در كرمانشاه، كاروانسراي مادرشاه و شيخ علي خان در اصفهان و امينآباد را ميتوان نام برد.
در دورة صفويه همچنين تعداد زيادي پل ساخته شد. معماري اين پلها از نظر زيبايي و شيوة پل سازي بسيار چشمگيرند . پل الله وردي خان يا 33پل در انتهاي خيابان چهارباغ در اصفهان در دو طبقه بر روي رودخانة زاينده رود واقع شده و 300 متر طول و 14 متر عرض دارد. در دو سوي جادة اصلي، راهروي سرپوشيدهاي براي پياده روان ساخته شده است.
پل خواجو كه بر روي زاينده رود ساخته شده ، از نظر معماري و كاشيكاري مشهور است . طول پل 132 متر و عرض آن 12 متر است. اين پل چيزي بيش از وسيلة عبور از رودخانه بوده، از لحاظ تناسب و جلوه ، زيبايي چشمگيري دارد. اين پلها نه تنها براي عبور بلكه براي توقف نيز طراحي شده است و در آنها جاهايي براي تفريح و درنگ وجود دارد. در سراسر طول پل ، غرفههاي كوچك زيبايي تعبيه شده كه با كاشي و نقشهاي ديواري زيبايي آراسته است.
از زمان صفويه بناهاي تاريخي بسيار ديگري در ايران وجود دارد، چون مجموعة بقعة شيخ صفي در اردبيل ، بخشهايي از مجموعة آستان قدس رضوي(ع) در مشهد. مجموعة بناي كنوني بقعة شيخ صفي شامل مجموعهاي از گورهاي شاهان شاهزادگان دورة صفوي و چند ساختمان ديگر به نام چيني خانه ، مسجد و جنت سرا ، حرم خانه ، خانقاه ، چراغخانه ، شهيدگاه و متعلقات ديگر است. مقبرة استوانهاي شكل با گنبدي كوتاه پوشانيده شده است و دور برج از خارج داراي كتيبه بزرگي آجري است و نام « الله » با كاشي روي آن تكرار شده است . آستان پرشكوه قدس رضوي (ع) طي قرنهاي متوالي، زيارتگاه همة مسلمانان جهان بوده و خود شامل مجموعه بناهاي متعددي است. گنبد زرين بنا داراي دو پوشش است كه پوشش خارجي آن طلاكاري است. اين گنبد كتيبهاي به خطر عليرضا عباسي خوشنويس دورة عباسي دارد. دو منارة طلا بر روي ايوان عباسي و ايوان جنوبي قرار دارند. طلاكاري ايوان صحن كهنه بر فرمان نادرشاه افشار انجام شده، و از اين روست كه به «ايوان نادري» معروف است.
حرم بناي چهارگوشي است كه هر ضلع آن تقريباً ده متر است و ازارة آن با كاشيهاي خشتي مزين شده است . اين كاشيها با نقش و نگار بديع و طلاكاري در زمرة زيباترين انواع كاشي است . به طور كلي برخي از بهترين تزيينات و آيينه كاري و نمونة كاشيكاري سه دورة تاريخي متوالي را در آن مكان مقدس ميتوان ديد، زيرا مسجد گوهرشاد در زمان تيموريان، صحن كهنه در زمان صفويه و صحن نو در دورة قاجاريه ساخته شده است.
با نگرشي كلي به هنرهاي اين دوره، بايد پذيرفت كه در دورة صفوي ، بار ديگر عصر نوين و درخشاني در هنر ايران طلوع كرد. هنر بزرگ ايران ، چنانكه برخي به نادرست تصور كردند ، منحصر به دورة پيش از اسلام نيست، بلكه در هر دوره ، هنري كه در نوع خود زيبا و كامل بوده پديدار شده است . در قرن دهم قمري هنرمندان ايران به مزايا و نتايج تازهاي دست يافتند. در آن دوره قاليهايي بافته شده كه تا آن تاريخ نظير نداشته است. به نوشتة پروفسور پوپ امريكايي : « بعضي از قالي و قاليهاي اين دوره با نخهاي طلا و نقره بافته شده و رنگ اصلي حاشيه معمولاً با رنگ زمينة آن تباين دارد. يونانيان كه از جلال و شكوه جامههاي ايراني در شگفت بودند اگر جامههاي شاهزادگان ايراني را در زمان شاه عباس ميديدند چه ميگفتند؟ زريهايي كه از زر و سيم ساخته شده بود همچون آب در حركت و نرم به نظر ميآيد و بر آنها چنان نقشهاي زيبا به فاصلههاي متناسب طرح شده كه نه فقط عالي و باشكوه جلوه ميكرد بلكه جلال آنها بارز و هويدا بود ».
به راهنمايي و استادي هنرمنداني چون بهزاد ، ميرك ، سلطان محمد و رضا عباسي نقاشي رنگي و قلمي در رنگ آميزي و زيبايي و تناسب خطوط به درجة كمال و درخشندگي رسيد. لطافت در تجسم و تصور و نشاط و تابش و مهارت با هم تركيب شد و يكي از معروفترين و كهنترين هنرها را به درجات تازهاي از اعتلا رساند. علاوه بر هنر نگارگري ، قالي بافي ، نقاشي ، و منسوجات بايد به ظروف سفالي و فلزي اين دوره هم توجه كرد.
گفتهاند كه شاه عباس صفوي به جمع آوري ظروف سفالين سخت علاقه داشت و دستور داده بود در عالي قاپوي اصفهان و مقبرة شيخ صفيالدين در اردبيل اتاقها مخصوصي به اين منظور بسازند و جاهايي در ديوار براي نگاهداشتن ظروف آماده كنند.
در اين دوره ظروف سفالين، پيوسته از چين به ايران آورده ميشد و سفال سازان ايران از آنها تقليد ميكردند. به نوشتة شاردن ، سياح فرانسوي: « ظروف ايراني در اين دوره از لحاظ صافي و شفافي و جنس از ظروف ساخت چين كمتر نيست ». اختيار دو رنگ آبي و سفيد در دورة صفوي ، براي اغلب ظروف و نيز پرداخت نقشهاي برجسته بر روي طراحيها و اندود كردنشان با لعاب سبز يشمي و آبي لاجوردي و سورمهاي نمودار جنبههاي اصلي اين تمايلاند.
در فلزكاري عصر صفوي ، بر پاية سنتهاي قديم و مهارت فلزكاران اين دوره هنرمندان چيره دستي مجال ظهور يافتند. مصنوعات طلاكاري ، نقره كاري و برنج سازي رونق بسيار داشت و آهن و فولاد نيز گاه طلا و نقره كوب مي شد. طراحان و نقاشان، اين زمان با ابداع شيوههاي جديد، موازين تازهاي در سبكهاي خود ايجاد كردند. در نقره كوبي و حكاكي ظروف ، پايههاي شمعدان يا بخوردانها ، نوشتار اشعار فارسي به خطوط خوش نستعليق جايگزين كتيبههاي عربي شد. |